از بندگی تا زندگی

هیأت محبین اهل بیت شهر ششتمد

از بندگی تا زندگی

هیأت محبین اهل بیت شهر ششتمد

بحر طویل حضرت حبیب ابن مظاهر

بحر طویل حضرت حبیب ابن مظاهر(ع)

غلامرضا سازگار ((میثم))تهران

ظهر عاشور به میدان بلا، معرکه ی کرب و بلا، گشت یکی پیر جوانمرد، رخش بر همه ظاهر، پسر پاک مظاهر، عاشقی طیب و طاهر، که به کف تیغ و به پیکر ز رهش بود، به پیری چو یکی کوه، بدان همّت نستوه، ندا داد بر آن لشکر خونخوار، که ای قوم خطاکار، شمایید همه پست و ستم کار، منم عاشق آن سید ابرار، که بوسیده سراپای ورا  احمد مختار، حسین آنکه کند یاری احکام خدا را.

من آن یار غریبم/ حبیبم حبیبم

*    *    *

من حبیبم که حسین ابن علی، داده زلطف و کرمش اذن جهادم، پیرم اما چو یکی شیر ژیانم، که قوی تر ز جوانم، عاشقم عاشق آن فخر زمانم، به تو لای حسین آمده ام، سینه به آتش  زده ام، پیر منم، شیر منم، عاشق شمشیر منم، این من و این جان و تنم، تیغ کشید از کمر و داد ندای ظفر و ریخت تن و دست و سر و خصم روان در سقر نار شد و کشت بسی قوم دغا را.

من آن یار غریبم / حبیبم حبیبم

*    *    *

ناگهان قامت آن ماه جبین، گشت زبیداد عدو، نقش زمین، گشت فدای ره دین، تاخت حسین ابن علی، جانب میدان و گرفت از ره احسان، سر آن پیر سرافراز به دامان، روح آن حافظ قرآن، به حضور پسر فاطمه، پرواز سوی دار بقا کرد، به عهدش چه وفا کرد، سر و جان را به ره دوست فدا کرد و ، در آن قلزم خون دید خدا را.

من آن یار غریبم / حبیبم حبیبم

نظرات 1 + ارسال نظر
اسد الله حیدری جاغرق چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:20 ب.ظ

ازتون خیلی خیلی ممنونم . خیلی زیاد به دنبال این نسخه های بحر طویل بود که خدا را شکر پیدا کردم . از خدای حسین ابن علی برای شما توفیقات روز افزون و عاقبت به خیری طلب می نمایم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد