تابوت
هم آسمان و هم زمین مضطرند
تابوت حیدر را کجا میبرند
شق القمر
ماه خدا شق القمر شد ای وای
عالمِ شیعه بی پدر شد ای وای
صاحب زمان
فرق علیِ مرتضی شکسته
خون به دل صاحب زمان نشسته
خیرالعمل
به برگ سرخ تاریخ این نویسید
علی مصداقی از خیر العمل بود
بیقرار
کار جسم بابا بیقراریم
به خاکِ بسترش سر میگذاریم
نفس بالا نمیآید ز حیدر
بنال ای دل که ما بابا نداریم
عمرِ غریب
فدای حیدر و عمرِ غریبم
دل چاک از جفا و پر شکیبش
امان از قلبِ فرزندان حیدر
شده درد و غم و غربت نصیبش
شجاعت
علی اسلام را همچون سپر بود
شجاعت بر علی همچون پسر بود
به بدر و خندق و هر جنگ دیگر
دو بازویش چو حکمی معتبر بود
یتیمی
غم یتیمی و هجر پدر خدا نکند
حسین و زینب ما را شرر خدا نکند
غم جدایی مادر دوباره میسوزد
انیس و مونس ما را سفر خدا نکند
پدر به بستر خونین فتاده بیهوش است
به سینه زخم عزای دگر خدا نکند
خدا کند که دگر خون ز فرق او نرود
جفای زهرِ جفا بر جگر خدا نکند
چرا ز کام پدر یک نفس نمیآید
شکاف زخمِ سرش را اثر خدا نکند
اگر پدر برود میشوم خدا دلخون
غم زمانه و اشک بصر خدا نکند
همیشه در به در غربت پدر بودم
نصیب و قسمت ما را خطر خدا نکند
خانه نشین
کوفیا جنگ با علی بهونه داشتن نمیخواد
علیِ خانه نشین این همه دشمن نمیخواد
کوفیا چرا علی دیگه به مسجد نمیآد؟
چرا از گوشهی محراب قطرههای خون میآد؟
کوفیا چرا حسین تو کوچه فریاد میزنه؟
بین خونهی علی حسن داره داد میزنه؟
کوفیا چرا صدای گریههای زینبین؟
به دل آتیش میزنه نالهی غمبارِ حسین؟
کوفیا کاسهی شیر دستِ یتیمان چرا؟
کوفیا خبر دارید علی چه غمها کشیده؟
برا اسلامِ شما چه درد و زجرایی دیده
کوفیا جایی که زخمِ حیدر و نمک زدند
وقتی بود که مدینه فاطمهاش و کتک زدند
وقتی بود به گردن علی طناب بسته بودند
دلهای آل علی به شکسته و خسته بودند
نه فقط تو مدینه فاطمه رو سیلی زدند
بلکه با غلافِ کین به بازوی نیلی زدند
لحظهای که پشت حیدر و تو زندگی شکست
محنش جون داد و زهرا پشتِ در به خون نشست
از مدینه اومدش کوفه وفایی ببینه
امّا رسم کوفیا شبیه اهلِ مدینه
تو این شهرِ جفا دلِ آقا تنها شده
اونقدر بی کسه که همنشین نخلا شده
یکی از آسمونا ندا میده چه جانگداز
توی محراب نیاز کشته شده روحِ نماز
محبّت
محبتِ نابِ علی دل ما رو جلا داده
با اشکای صافِ علی نخلا همه خرما داده
شبای تارِ شهرِ غم شاهدِ غمهای علی
هر شبه چاه کوفه هم شنیده دمهای علی
ببین که محرابِ دعا ز دشمناش پریشونه
مسجد کوفه غرقِ خون ذکرِ آقا رو میخونه
سجاده لاله گون شده از خونِ رنگینِ علی
مرکزِ غصهها شده این دلِ غمگینِ علی
ملائکه با بچههاش گریه کنای حیدرند
یتیمای کوفه دارن برا علی شیر میبرند
یا اشکِ چشمای حسین، یا گفتههای حسنه
این عقدههای زینبه، آتیش به عالم میزنه
میگن که کاشکی مادرم کنارِ ما نشسته بود
اون ما رو دلداری میداد با این که پرشکسته بود
قسم میدیم فاطمه که ما رو تنها نذاری
میون دشمنات بابا ، بچههات و جا نذاری
این دشمنا بچههات و به غصه مهمون میکنن
با عاشورا، با کربلا شیعه رو دلخون میکنن
کوفه
کوفه شهر عقدههای حیدرست
شهرِ آه و غصههای حیدرست
شهر کوفه، شهر کینه، شهر درد
شهر نیرنگ و دورویی، سردِ سرد
گر مدینه مرحمِ زهرا نبود
کوفه هم دمساز با مولا نبود
کوفه هم در چشم مولا خار کرد
پشت خود بر حیدر کرار کرد
کوفه زخمِ کوچه را تفسیر کرد
عشقِ زهرا را به تلخی پیر کرد
حال حیدر خسته از این کوفیان
چشم میدوزد به قلبِ آسمان
با خودش گوید که حیدر کوچ کن
پشت بر دنیای مفت و پوچ کن
بیوفاییها که دیدی بس نبود
گفتههایی که شنیدی بس نبود
حیدرا محراب غرقِ انتظار
تا تو را راهی کند سوی نگار
رفت حیدر تا جهان شیدا کند
خندق و بدری دگر برپا کند
لیک سر دادند ناله مرغکان
ای علی ای عشقِ جمع عاشقان
ای علی در این شبِ تارِ جفا
مسجد و محراب را بنما رها
شیرِ جنگآور که قصد رزم کرد
باز حیدر عزم خود را جزم کرد
وقت رفتن حیدر آمد پشت در
در گرفته دست بر شال و کمر
یعنی ای مظلوم مظلومان مرو
یا علی آمالِ محرومان مرو
ای یتیمان را غذا و آب و نان
ای غریبان را انیسِ مهربان
از همه بگذر به مسجد سو مکن
سوی محراب شهادت رو مکن
خود ز بند این جهان آزاد کرد
رفت و زیرِ لب خدا را یاد کرد
روحِ راز آمد به سویِ قبلهگاه
تا مناجاتی کند نزد اله
قاتلش را دید کو با التهاب
در میان بیت حق رفته به خواب
با نگاهی قاتلش را خوار کرد
ابن ملجم را علی بیدار کرد
مرتضی گردید مشغول نماز
روح او شد منزل راز و نیاز
گر چه مولا قلب پر آلام داشت
لیک با یاد خدا آرام داشت
ناگهان شیر حق آمد در خروش
نغمههای قَدْ قُتِلْ آمد به گوش
ای خدا کشتند در محراب دین
ساقی کوثر، امیر المؤمنین
رستگاری گشته درمان علی
خون سر ریزد به مژگان علی
پاسخ نیکی حیدر این جواب
شد محاسن را به خونِ سر خضاب
نخلها
نخلای کوفه میدونند علی چقدر ناله داره
شبا میبینند که میآد سر روی خاکا میزاره
میگه فلک آتیش زدی به عمر و حاصلِ علی
چرا گرفتی با لگد تو محرمِ دلی علی
* * *اما یه چند نمیآد علی به چاه سر بزنه
با نالههای قلبّ خود صداش تو چاه پر بزنه
چرا نمیآد آقامون با نخلا درد دل کنه
از بی وفاییها بگه دل ما رو خجل کنه
* * *نمیدونم امشب چرا از تو کوفه صدا میآد
صدای سوز و ناله و گریهی بچهها میآد
هر بچهای که میبینی یه کاسه شیر تو دستشه
به مردم کوفه میگه این بی وفایی رسمشه
* * *اما ز خونهی علی هر چی بگم بازم کمه
کار دو چشمِ بچههاش اشک و عزا و ماتمه
زینب و کلثوم و حسن اشک غریبی میبارند
حسین و عباس دوتایی رویِ دیوار سر میزارند
* * *طیب و درمان میآرند خون سر و بند بیارند
تا دستمال و بر میداره از فرق سر خون میباره
طبیب نگاهی میکنه به زردیِ روی علی
خونهای تازه میریزه به کنج ابروی علی
* * *نگاه به دستمال میکنه اشک طبیب جاری میشه
با گفتن طبابتش کارِ خونه زاری میشه
همه میگن بابا نرو بی تو دیگه تنها میشیم
بعد تو و مادرمون همنشین غمها میشیم
مجنون
امشب برای فاطمه از کوفه مهمون میرسه
انگار به لیلای خودش دوباره مجنون میرسه
علی برای فاطمه از بدیِ کوفه میگه
فاطمه از مدینه و مصیبتِ کوچه میگه
علی میگه یادت میآد وقتی تو رو کتک زدند
انگار به زخمِ تنِ من هزار هزار نمک زدند
فاطمه بر محاسنِ علی نظاره میکنه
با چشمِ پر گریه بیبی، به سر اشاره میکنه
علی میگه رفتنِ تو زخمی به جونم زده بود
غسلِ شبانه آتیشی به آشیوونم زده بود
برای غربت شما میون چاه داد میزدم
گاهی میون حجرهام بی صدا فریاد میزدم
امّا به ضربت عدو، راحت از اون غوغا شدم
دوباره باز همنشینِ پیمبر و زهرا شدم
زخمِ کاری
امشب از نالهی طفلان خبری میآید
از برِ خانهی حیدر شرری میآید
یا حیدر ـ یا حیدر (2(در برش بستر بابا به کفش سجاده
زینب از داغ پدر از تب و تاب افتاده
پدرش گاه به هوش است گهی بیهوش است
کار زینب همه دم اشک و شرر، فریاده
یا حیدر ـ یا حیدر (2(وای از بغض حسن گریه و سوز و آهش
وای از اشک حسین، غربت روی ماهش
غم عباس فزون شد ز فراق بابا
دل بسوزد ز غم و آهِ دلِ جانکاهش
یا حیدر ـ یا حیدر (2(در جنان حضرت زهرا به دو دست خسته
زخمِ کاریِ علی را به نگاهی بسته
گوئیا عرش و زمین از حرکت وا مانده
شیشهی عمر زمان سنگ جفا بشکسته
یا حیدر ـ یا حیدر (2(
حاجت
مهر و تسبیح هر دو خونین ـ سنگِ محراب گشته رنگین
فزتُ رب الکعبه گفتی ـ دادهای جان در رهِ دین
ضربهای از ابن ملجم
حاجت حیدر روا کرد
این مصیبت تا به پا شد کوفه را ماتمسرا کرد
یا علی جان ـ یا علی جان ـ یا علی جان ـ یا علی جان (4(شد محاسن سرخ سرخ از ـ رنگِ خونِ فرقِ حیدر
بوی خونِ حجت الله ـ کرده مسجد را معطر
مجتبی با دیدهی تر
میزند بر سینه و سر
میرسد اینک ندایی
کشته شد ساقی کوثر
یا علی جان ـ یا علی جان (4(سرو عشق و استقامت ـ شد شکسته قد و قامت
این مصیبت از بزرگی ـ کرده در عالم قیامت
هم ملائک دیده گریان
عرشیان پیوسته نالان
گوئیا گوید خداوند
یا علی جان یا علی جان
یا علی جان ـ یا علی جان (4(
جنت المأوی
رفتهای بابا به جنت المأوی
بگو سلامم را به مادرم زهرا
این فراق تو مصیبتی عظمی
ببین که آل الله دگر شده تنها
* * *مینالم ـ میگریم ـ میسوزم
سیه شده بدون تو بابا روزم(2(یا حیدر یا حیدر یا حیدر یا حیدر (4(
* * *وقتِ تشییعِ شبانه گردیده
که سینه خون از این زمانه گردیده
سنگِ محرابت نشانه گردیده
به دیده دیدارت بهانه گردیده
* * *چون شمعی ـ میگریم ـ مینالم
به خاک کوفه میدهم من آمالم(2(یا حیدر یا حیدر یا حیدر یا حیدر (4(
وداع
خداحافظ ای شهرِ سوز و گدازم
خداحافظ ای سجدهگاه نمازم
خداحافظ ای نالههای علی
خداحافظ ای غصههای علی
خداحافظ ای عقدههای علی
علی مولا یا علی مولا (3(خداحافظ ای بغضِ کهنه به سینه ـ غم زهرا ، خاطرات مدینه
خدا حافظ ای نخل و چاه مدینه ـ در و آتش و اشک و آه مدینه
خداحافظ ای نالههای علی
خداحافظ ای غصههای علی
خداحافظ ای عقدههای علی
علی مولا یا علی مولا (3(خداحافظ ای لالههای غریبم ـ اثر نکند این علاجِ طبیبم
خداحافظ ای گریههای دلِ شب ـ نگاه پدر بر نگاهِ تو زینب
خداحافظ ای آهویِ ختنِ من ـ غریب بعد از منی، حسنِ من
خداحافظ ای تمامِ امیدم ـ حسینِ من، تشنه کامِ شهیدم
خداحافظ ای نالههای علی
خداحافظ ای غصههای علی
خداحافظ ای عقدههای علی
علی مولا یا علی مولا (3)
خداحافظ ای خانهی غمِ حیدر ـ خداحافظ ای اشک و ماتمِ حیدر
خداحافظ ای قبرِ مخفیِ یارم ـ که دور از آن دل غمین و فگارم
خداحافظ ای نالههای علی
خداحافظ ای غصههای علی
خداحافظ ای عقدههای علی
علی مولا یا علی مولا (3(
ام الیجیب
ای خدا امشب نظر بر غربت ما کن
درد مولایم علی را تو مداوا کن
ذکر ما ام الیجیب است
ای خدا حیدر غریب است
یا امیرالمؤمنین روحی فداک (2(خیز و از جا و یتیمانت تماشا کن
جان زینب گوشهی چشمی به ما وا کن
شمعی و پروانه واریم
کنجِ بستر بی قراریم
یا امیرالمؤمنین روحی فداک (2(بر رخ زردت علی خونابه میبارد
سوزِ آهت عطرِ ذکر فاطمه دارد
هر یتیمی را ببینی بهرِ درمانت
کاسهی شیری به سوی خانهات آرد
میروی ای یارِ تنها
میشوی مهمانِ زهرا
یا امیرالمؤمنین روحی فداک (2(
مزد ولایت
در گنجِ بستر ـ با فرق بسته
مولای مظلوم ـ تنها نشسته
گوید به کوفه
بر من جفا شد
مزد ولایت فرقِ دو تا شد
مولا علی جان ـ مولا علی جان (2(هر دم یتیمی ـ با حالِ دلگیر
بهرِ مداوا ـ با کاسهای شیر
اما چه سود از
شیر و دوایش
حیدر بخواند
ذکرِ وداعش
مولا علی جان ـ مولا علی جان (2(گوید طبیبا ـ از من حذر کن
سوی خرابه ـ قدری گذر کن
آنجا غریبی
تنها و بیمار
باشد نیازش
درمان و تیمار
مولا علی جان ـ مولا علی جان (2(
بوی خدا
بین محراب نیاز ـ کشته شد روح نماز
عالمی از هجر او ـ گشته در سوز و گداز
میرود شیر خدا سوی خدا
میدهد سجادهاش بوی خدا
یا امیرالمؤمنین یا سیدی یا سیدی (4(زوجِ زهرای بتول ـ وارث دین رسول
در دلِ سبزِ سحر ـ حاجتش گشته قبول
ای خدا حاجت روایی شد علی
شامل لطف خدایی شد علی
یا امیرالمؤمنین یا سیدی یا سیدی (4(حضرت سلطان دین
آن امام مسلمین
بس غریبانه ببین
غرقِ خون نقش زمین
صورتش گلگون شده از زهرِ کین
شکوه دارد از جفای فاسقین
یا امیرالمؤمنین یا سیدی یا سیدی (4)
ناله دارد هجرتش ـ قصههای غربتش
میدهد جان را شفا ـ توتیای ترتبش
حیدریم حیدریم ای خدا
عاشق مولا علیام ای خدا
یا امیرالمؤمنین یا سیدی یا سیدی (4(
شور و بحر طویل
یا حیدر یا حیدر آقام حیدر آقام حیدر (4)
آی مردم آی مردم ـ علی شاه غریبونه
آی مردم آی مردم ـ علی فرقش پر از خونه
* * * آی مردم آی مردم علی حالِ دگر داره
صد زخمی به دل داره یکی زخمی به سر داره
میسوزه دل زینب برای غربت بابا
میناله حسین امشب کنارِ تربت بابا
چشمای حسن امشب غم هجرِ پدر داره
عباس از غم حیدر خبر داره خبر داره
علی علی یا علی ـ علی علی یا علی ـ علی علی یا علی (2(هر کسی عشقی داره منم گرفتارِ توأم
به خدا تو این جهان بدجوری بیمارِ توأم
کی می شه این دلم و دعوت مهمونی کنی
با یه ذره از نگات این دل و قربونی کنی
* * *تو تموم زندگیم فقط تویی که یارمی
توی تاریکی قبر من میدونم غمخوارمی
از دل دریاییات به سینهام صدف بده
جواز مدینه و کربلا و نجف بده
یا حیدر یا مرتضی
مهرِ تو حاصلم شده ـ همسفر دلم شده ـ ای حرمت نیاز من ـ عشق تو قاتلم شده
یار دل آرای منی ـ امروز و فردای منی ـ در دل تنهایی دل ـ نغمه و آوای منی
سینهی من مکان عشق ـ جان به فدای جانِ عشق ـ هوش و هوس ز سر برد ـ ابروی چون کمان عشق
روح نمازِ من تویی ـ قبلهی رازِ من تویی ـ رهر و راه تو منم ـ مُهر جوازِ من تویی
درد و دوای من تویی ـ شور و نوای من تویی ـ لحظهی رازِ این دلم ـ قبله نمای من تویی
اشعار مصیبت مولا علی(ع(
کی مثل علی به جان رسیده است کسی؟
کی همچو علی رنج کشیده است کسی؟
تاریخ گواه ادعای شیعه است
مظلومتر از علس ندیده است کسی
******************************************************
کتاب هستیم شیرازه گردید
غم و دردم فزون ز اندازه گردید
شبانه جسم بابا را چو بردم
برایم داغ مادر تازه گردید